شرط داوری در قراردادها
در این مقاله به قسمت دوم داوری در قراردادها خواهیم پرداخت. برای مشاهده قسمت اول داوری در قراردادها کلیک کنید.
در بخش اول به نقش و جایگاه شرط داوری در قراردادها اعم از داخلی و بین اللملی اشاره کردیم و در خصوص اینکه اساسا گنجاندن شرط داوری در قراردادها خوب است یا خیر توضیحاتی ارایه نمودیم .
در این بخش به این موضوع خواهیم پرداخت که اگر صلاح دیدیم شرط داوری در قرارداد را بگنجانیم، در قرار داد چه نکاتی را درج کنیم ؟چه کسی را به عنوان داور انتخاب کنیم؟ و اینکه چند نفر را می توانیم به عنوان داور تعیین کنیم؟ نام یا اسامی داور یا داوران را از ابتدا در قرارداد قید کنیم یا نکنیم؟ و اگر نام داوران را قید کردیم لازم است در همان قرارداد موافقت داور یا داوران را اخذ کنیم یا نه؟
در پاسخ به این سوالات باید به آگاهی شما خوانندگان گرامی برسانم که:
– بهتر است اسامی داور یا داوران را در قرارداد تعیین و مشخص کنیم . این کار به این دلیل ضرورت دارد که چنانچه با طرف یا طرف های قراردادمان درآینده به هر دلیلی به مشکل خوردیم وناچار شدیم موضوع را به داوری ارجاع دهیم زمان کمتری صرف دریافت نظر داوری خواهد شد.
با این توضیح که، اگر از ابتدا داور یا داوران تعیین نشده باشند هر یک از طرفین قرارداد باید اول بر سر تعیین داور توافق کنند سپس موضوع را به داوری ارجاع دهند و در عمل وقتی بین طرفین در اجرای قرارداد اختلاف پیش می آید روابط آن قدر تیره و تار می شود که در بر سر تعیین داور معمولا توافق به ندرت حاصل می گردد.
در این مواقع که در قرارداد داور مشخص نشده است یا چنانجه شرط شده باشد که هریک از طرفین داور خود را معرفی کند در صورت عدم توافق بر سر تعیین داور هر یک از طرفین باید از دادگاه درخواست تعیین داور نمایند همچنین اگر یکی از طرفین داور خود را معرفی کرد اما طرف مقابل حاضر به معرفی داور خود نشد طرفی که داور خود را تعیین کرده طی اظهارنامه ای ضمن معرفی داور خود از طرف مقابل باید بخواهد داور خود را معرفی نماید چنانچه 10 روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه گذشت و طرف کماکان داور خود را معرفی نکرد ارسال کننده اظهارنامه باید طی دادخواستی از دادگاه درخواست تعیین داور به جای طرف بنماید.
گاها پیش می آید که در قرارداد طرفین شرط کردند که یک نفر برای حل اختلاف اظهار نظر نماید اما داور را مشخص نکرده اند حال اگر طرفین نخواهند یا نتوانند در انتخاب داور به تراضی برسند و نیز در صورتی که داور یکی از طرفین فوت شود یا استعفاء دهد و طرفی که داورش استعفاء داده است نخواهد جانشینی برای داور مستعفی خود انتخاب و معرفی کند پس از ارسال اظهارنامه و گذشت ده روز یاد شده ذینفع چاره ای جز مراجعه به دادگاه و درخواست تعیین داور به جای طرف نخواهد داشت.
-اگر در قراردادی طرفین تعهد کرده باشند در صورت بروز اختلاف شخص معینی بین ایشان داوری نماید اما آن شخص حاضر به اظهار نظر به هر دلیلی نباشد یا اساسا نتواند اظهار نظر نماید و طرفین برای تعیین داور یا داوران دیگری به توافق نرسند رسیدگی به اختلاف علی رغم اینکه در قرارداد شرط داوری شده است عهده دادگاه خواهد بود.
-طرفین می توانند در قرارداد توافق کنند که هییت داوری داشته باشند یعنی اینکه هر کدام داور خود را معرفی کند و داوران انتخابی با توافق هم داور سومی را انتخاب نمایند و رای اکثریت مبنا قرار گیرد و یا اینکه رای داور سوم یا سر داور ملاک قرار گیرد.
-اگر در قرارداد داوری تعداد داور معین نشده باشد و طرفین نتوانند درتعیین داور یا داوران توافق کنند،هریک از طرفین باید داور اختصاصی خود را معرفی و یک نفر به عنوان داور سوم انتخاب نمایند.
-نکته بعدی در بحث داوری ، موضوع و مدت داوری است. در قرارداد باید موضوع و زمانی که داور از تاریخ ارجاع اختلاف فرصت دارد رای و نظر خود را ارایه نماید باید قید شود.
-وقتی در قرارداد، حل اختلافات احتمالی به داور یا داوران ارجاع می گردد مهم است که دقت کنیم در قرارداد چه عبارتی را درج نماییم.اگر بنویسیم آقا یا خانم فلانی انتخاب تا به اختلافاتمان رسیدگی و آن را حل نماید.در واقع این داور را به عنوان کسی انتخاب کردیم که اختلافات ما را حل کند و این نحوه نگارش اجازه دادن رای و حکم به داور نمی دهد و اگر وی رایی هم بدهد دادگاه به این رای ترتیب اثر نخواهد داد و آن را اجرا نخواهد کرد باید بنویسیم طرفین آقا یا خانم فلانی را به عنوان داور مرضی الطرفین انتخاب نمودند تا در صورت بروز اختلاف در تفسیر یا اجرای مفاد قرارداد به موضوع رسیدگی و درخصوص تعیین تکلیف قرارداد و مسولیت هر یک از طرفین اعلام نظر نموده و رای و نظر ایشان فصل الخطاب و لازم الاجرا خواهد بود.
-باید از انتخاب هر کسی به عنوان داور خود داری نماییم.متاسفانه مشاهد شده در قالب موارد متصدی و مشاور املاک به عنوان داور در قراردادها تعیین شده اند در حالیکه داور باید فردی متخصص و آگاه به موضوع قرارداد باشد و بسته به این که موضوع قرارداد چیست از فردی به عنوان داور استفاده کنیم که در آن مورد صاحب نظر باشد.
-وقتی موضوع را به داوری ارجاع می دهیم حتما موافقت داور یا داوران در پذیرش انجام داوری را به صورت کتبی دریافت کنیم چون مبنای شروع مدت داوری از این تاریخ خواهد بود.
-اگر موضوع قراردادمان تا حدودی فنی و پیچیده است و نیاز به چندین تخصص دارد توصیه می شود در هر مورد داور مربوط به آن تخصص را انتخاب نماییم.گاهی لازم است در کنار محاسبات مالی مخصوصا در قراردادهای مربوط به پروژه های طولانی مدت در صورت بروز اختلاف لازم می شود از نظرات افراد آشنا به این تخصص ها استفاده کنیم از این رو بهتر است در چنین قراردادهایی به این موضوع توجه شود یا اینکه از داور واحدی که تعیین می کنیم حتما بخواهیم که در خصوص مسایل فنی یاد شده از نظر کارشناس مربوطه استفاده کند.
چه کسانی را نمی توان بعنوان داور در قراردادها انتخاب نمود
-برخی از اشخاص را نمی توان به عنوان داور انتخاب کرد ولو با رضایت طرفین:
- کسانی که دارای اهلیت قانونی نیستند.مانند سفیه
- اشخاصی که به موجب احکام دادگاهها از داوری محروم شده اند
-برخی از افراد را هم دادگاه نمی تواند به عنوان داور انتخاب کند مگر اینکه طرفین راضی باشند:
- کسانی که سن آنان کمتر از 25 سال تمام است
- کسانی که دراختلاف ذیفع هستند
- کسانی که با یکی از طرفین اختلاف نسبت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند(عمه.خاله.دایی.عمو و فرزندان)
- کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از طرفین اختلاف باشند یا یکی از طرفین اختلاف مباشر امور آنان باشد.
- کسانی که خود یا همسرانشان وارث یکی از طرفین باشد.
- کسانی که با یکی از طرفین اختلاف یا با یکی از اشخاصی که نسبت فامیلی نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از طرفین، دعوی کیفری دارند،چه در گذشته و چه درحال.
- کسانی که خود یا همسرانشان و یا یکی از بستگان سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا یکی از بستگان نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسی مدنی یا همان حقوقی دارند.
- کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنان.
کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی توانند داوری نمایند هر چند طرفین راضی باشند.
در بخش سوم به موضوعاتی از جمله اینکه طرفین حق عزل داور یا داوران را دارند یا ندارند و آیا به رای و نظر داوران می تواند اعتراض کرد یا خیر و اساسا ممکن است رای داور یا داوران را باطل کرد و اگر می توان نتیجه و راه حل اختلاف چگونه خواهد بود و … خواهیم پرداخت.امیدوارم مطالب مطروحه برای شما هموطن عزیز مفید واقع شده باشد.سوالات و نظرات خود را می توانید از طریق همین سایت و در بخش پرسش و پاسخ یا در ذیل همین مقاله با ما درمیان بگذارید.
در این مقاله به ادامه داوری در قراردادها پرداختیم.
بخش سوم شرط داوری در قرار دادها را در اینجا بخوانید
۱۵ پاسخ
خیلی متشکرم ولی با توجه به اینکه هنگام بروز اختلاف و دعوا طرفین سعی دارند مفاهیم حقوقی را به نفع خودشان تفسیر نمایند خواهشا به این سوال پاسخ فرمایید که آیا کارشناسی که طی اجرای قرارداد به عنوان نماینده کارفرما در قراردادی حاضر بوده و صورتجلسات را با همان عنوان ویا با نام کارشناس ارشد پروژه امضا نموده میتواند به عنوان داور از طرف کارفرما معرفی شود یا خیر
با درود
با توجه به اصول و قواعد حاکم بر داوری،داور همچون قاضی باید فردی ثالث و فاقد نفع یا به عبارتی ذینفع نباشد( بند دوم ماده۴۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی) البته استثنائا اگر چنین شخصی داوری کرد و نتیجه رای داور مورد قبول طرفین واقع شد بحثی نیست.
موضوع ثالث بودن خارج از ذینفع بودن هست.در مورد سئوال شما کارشناس شرکت اگرچه دارای شخصیت حقیقی مستقل از شخصیت حقوقی شرکت است اما به جهت تعلق و وابستگی که به مجموعه متبوع خود دارد نمی تواند به عنوان داور معرفی شود
برادر من بهتر است وقتی مطلبی را دقیق نمیدانید دست به قلم نشوید و بدتر اینکه در چنین فضایی نشر ندهید که سبب گمراهی مردم شود.
بر چه اساسی شرط داوری قید شده در پاراگراف ۱۱ را غلط دانستید چه دلیلی برای ضرورت قید کردن مطالبی که شما اضافه کردید وجود دارد.
مطلب بسیار ضعیف و سطحی است.
با سلام و ممنون از توجه و دقت نظر شما
سپاسگزارم که موجب شدید پی به بی سوادیم ببرم
اما مخاطب گرامی کمی عجله کردی
اولا _مخاطبین مطالب این سایت عموم مردم ولو با کمترین تحصیلات است
ثانیا_اغلب موارد ،مشاهدات و تجارب بیست ساله شخصی است در جریان پرونده های محاکماتی
ثالثا_موردنظر و اعتراض شما دقیقا رای یک دادگاه بوده.صرفنظر از درستی یا غلط بودن رای هدف از درج مطلب یاد شده تاکید بر مخاطبان در نحوه نگارش الفاظ و عبارات است به نحوی که جلوی هر گونه برداشت متفاوت گرفته شود.
بهرحال قدر دان توجه و نظرتون هستم
با سلام
لطفاً اگر سواد و دانش کار را ندارید با دادن اطلاعات غلط مردم را گمراه نکنید سراسر این مقاله مشحون از ایراد فنی و حقوقی است و اساسا قابلیت استفاده ندارد.
نقل از متن :
«
وقتی در قرارداد، حل اختلافات احتمالی به داور یا داوران ارجاع می گردد مهم است که دقت کنیم در قرارداد چه عبارتی را درج نماییم.اگر بنویسیم آقا یا خانم فلانی به عنوان داور مرضی الطرفین انتخاب تا به اختلافاتمان رسیدگی و آن را حل نماید.در واقع این داور را به عنوان کسی انتخاب کردیم که اختلافات ما را حل کند و این نحوه نگارش اجازه دادن رای و حکم به داور نمی دهد و اگر وی رایی هم بدهد دادگاه به این رای ترتیب اثر نخواهد داد و آن را اجرا نخواهد کرد باید بنویسیم طرفین آقا یا خانم فلانی را به عنوان داور مرضی الطرفین انتخاب نمودند تا در صورت بروز اختلاف در تفسیر یا اجرای مفاد قرارداد به موضوع رسیدگی و درخصوص تعیین تکلیف قرارداد و مسولیت هر یک از طرفین اعلام نظر نموده و رای و نظر ایشان فصل الخطاب و لازم الاجرا خواهد بود.»
این برداشت را از کجای قانون و رویه قضایی گرفتهاید جناب نویسنده آیا در عمر خویش دوبار رای داوری صادر کرده یا رای داوری صادر کرده که مورد ارزیابی دادگاه از حیث اجرا یا ابطال قرار گرفته باشد؟
با سلام و ممنون از توجه و دقت نظر شما
سپاسگزارم که موجب شدید پی به بی سوادیم ببرم
اما مخاطب گرامی کمی عجله کردی
اولا _مخاطبین مطالب این سایت عموم مردم ولو با کمترین تحصیلات است
ثانیا_اغلب موارد ،مشاهدات و تجارب بیست ساله شخصی است در جریان پرونده های محاکماتی
ثالثا_موردنظر و اعتراض شما دقیقا رای یک دادگاه بوده.صرفنظر از درستی یا غلط بودن رای هدف از درج مطلب یاد شده تاکید بر مخاطبان در نحوه نگارش الفاظ و عبارات است به نحوی که جلوی هر گونه برداشت متفاوت گرفته شود.
بهرحال قدر دان توجه و نظرتون هستم
ت
خیلی ممنون کمک فراوان کردید
خدار رو شکر برقرار باشید
درود بر شما…مطالب مفید و راهگشا بود
خدا رو شکر ممنون از ابراز محبت تون
اگه قرار داد از طرف سرمایه گذار یکطرفه فسخ بشه و این ماده هم تو قرارداد باشه
ماده ۱۰: چنانچه طرف دوم (سرمایه گذار ) بنا به تشخیص خود تخلف یا ایردای مشاهده نماید و یا آنکه با درایتی که در باب اشتغال به تجارت دارد عملیات موضوع این قرارداد را بطریقی که طرف دوم (عامل )آنرا اداره می نماید مقرون به صلاح و صرفه نیابد صرفا بنا به تشخیص خود حق فسخ این قرارداد را به طور یک جانبه و بدون انتظار هیچگونه حکمی از مراجع ذیصلاح و یا داورمرضی الطرفین دارد و تشخیص ایشان در این مورد قاطع و غیر قابل انتظار بوده و لازم الاجرا است .
و چهار ماه هم از فسخ قرارداد گذشته باشه . آیا داور میتونه حکم صادر کنه .
درود بر شما
این شرط ضمن عقد است و لازم الاجرا و چنانچه در خصوص این شرط به داور به طور مشخص و واضح اجازه داوری داده شده باشد بله در غیر اینصورت داور حق صدور حکم در این خصوص که آیا سرمایه گذار حق داشته یا نداشته قرارداد را فسخ کند ، ندارد
با سلام ممنون از شما، بسیار واضع و روشن، خواننده را مطلع و روشن میسازید
درود بر شما
نظر مهربانانه شماست و خدا را شکر